هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج عاشق از بیتوجهی معشوق و نابرابری در عشق است. شاعر از سوزش دل، بیوفایی معشوق و رسوایی عشق خود می‌گوید و با تصاویری مانند چشم خونبار، لب خندان، آتشکده دل و ناقوس فغان، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، احساسات شدید و استفاده از استعاره‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و رسوایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۸۵

هدف سینه ز من، ناوک مژگان از تو
سخت جانی ز من و سستی پیمان ازتو

کرد روزی که قضا، شادی و غم را قسمت
چشم خونبار ز ما شد، لب خندان از تو

گبر دیرینهٔ عشقم به حرم کارم نیست
دارم آتشکدهای در دل سوزان از تو

سر و سامان نثار تو کدام است مرا؟
در کفم چیست بگو، جان ز تو ایمان از تو

بوبت از غنچه پنهان ندمیده ست ولی
شوری افتاده به مرغان گلستان از تو

تو و مستوری حسن و من و رسوایی عشق
سینهٔ چاک ز من، عشوهٔ پنهان از تو

دل ناقوس فغانت چه خروشید حزین ؟
که خراشید دل گبر و مسلمان از تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.