هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق، انتظار، ناامیدی و درد فراق سخن می‌گوید. او از بی‌صبری در انتظار یار، تلخی‌های زندگی و نبودن نشاط و شادی گلایه می‌کند. همچنین به موضوعاتی مانند توبه، ندامت و جستجوی تسکین در شراب اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم پیچیده‌ای مانند ندامت و توبه است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۸۶

من نه حریف وعده ام طاقت انتظار کو؟
تا به اجل سپارمش جان امیدوار کو؟

می رسی ای صبا اگر از سرکوی یار من
بویی از آن چمن چه شد، برگی از آن بهار کو؟

در صف منکران کنم دعوی عشق و زنده ام
تلخی حرف حق چه شد، آن همه گیر و دار کو؟

شکر که در حساب هم، فارغم از تلافیت
دعوی دل به یک طرف، داغ مرا شمار کو؟

ساقی سرگران من، کشت مرا تغافلت
تلخی عیش تا به کی، بادهٔ خوشگوار کو؟

خوش در توبه می زند ناصح بی خبر ولی
اشک ندامت ازکجا، تهمت اختیارکو؟

چارهٔ رنگ زرد من، باده نمی کند حزین
نیست دلی که خون کنم، دیدهٔ اشکبار کو؟
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.