هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد دوری و انتظار برای دیدار معشوق میگوید. او بیان میکند که مشکلاتش بدون حضور معشوق حل نمیشود و دلش آرام نمیگیرد. شاعر از معشوق میخواهد که او را رها نکند و به او امید بدهد. در نهایت، او از تعلقات دنیوی دوری میکند و چشمداشتش را تنها به معشوق معطوف میدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۲۷
تنگی از دل نرود تا تو میان نگشایی
مشکل آسان نشود تا تو زبان نگشایی
بی خم زلف مکن مرغ نوآموز مرا
رشته از پای دل بال فشان نگشایی
چاک از آن تیغ نگه تا نکنی سینهٔ ما
در امّید به روی دل و جان نگشایی
دل به اسباب پریشان جهان جمع مکن
فال جمعیت از اوراق خزان نگشایی
بی نیازانه حزین از دو جهان دیده ببند
چشم خواهش به رخ باغ جهان نگشایی
مشکل آسان نشود تا تو زبان نگشایی
بی خم زلف مکن مرغ نوآموز مرا
رشته از پای دل بال فشان نگشایی
چاک از آن تیغ نگه تا نکنی سینهٔ ما
در امّید به روی دل و جان نگشایی
دل به اسباب پریشان جهان جمع مکن
فال جمعیت از اوراق خزان نگشایی
بی نیازانه حزین از دو جهان دیده ببند
چشم خواهش به رخ باغ جهان نگشایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.