هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و تأثیر عمیق او بر جهان اطراف را به تصویر می‌کشد. شاعر از لطافت و جلوه‌های معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که بختش با توجه معشوق روشن شود. همچنین، صحبت از صحبت با عندلیب و تأثیر اشک‌های شاعر بر دشت جنون دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۲۹

بر هر زمین که جلوه کنی آسمان کنی
می زیبدت که ناز به کون و مکان کنی

این لطف جلوه ای که ز سرو تو دیده ام
بر خاک اگر گذر فکنی پرنیان کنی

هر جا گشایی از پی دل زلف پرشکن
مرغان سدره را همه بی آشیان کنی

مشکین شود غزال نگاهت به یک نظر
ای کاش جیب بخت مرا سرمه دان کنی

ای عندلیب با تو مرا حقّ صحبت است
خواهم که خاک تربت ما گل فشان کنی

دزدد به کام خویش زبان، شمع انجمن
هر جا که شرح قصّهٔ سوز نهان کنی

گردد طراز دامن دشت جنون حزین
خونابه ای که از رگ مژگان روان کنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.