۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸ - در وصف خود سروده است

لایق مدح در زمانه چو نیست
خویشتن را همی سپاس کنم

هر چه گویم نه تهمت است و نه لاف
از حسودان چرا هراس کنم؟

کرده باشم مقام خود را پست
گرکنم مدح و التماس کنم

سر کیوان بگردد از مستی
می دانش، اگر به کاس کنم

فرس طبع، چون برانگیزم
خاک در چشم بوفراس کنم

کلک معجز نگار چون گیرم
نی به ناموس بونواس کنم

رعشه پیریم گرفت و همان
پنجه در پنجهٔ حواس کنم

در دلم، خون اگر فتد از جوش
آتش از طور اقتباس کنم

گر جهان، پر کنم ز آب گهر
به خوی خجلت، ارتماس کنم

به چه امّید در زمانهٔ کور
شاهد طبع، روشناس کنم؟

کس زبان مرا نمی فهمد
به عزیزان چه التماس کنم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷ - در وصف خود و انتقاد از بی هنران
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.