هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از روزگار سخت و ناپایدار زندگی سخن میگوید و تمایل به انزوا و کنارهگیری از جهان پرتلاطم را بیان میکند. او به مرگ نزدیک فکر میکند و به دنبال آرامش درونی است، اما در نهایت تسلیم اراده الهی میشود و به انتظار فرصتی بهتر مینشیند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق فلسفی و عرفانی درباره مرگ، انزوا و تسلیم در برابر سرنوشت است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و ممکن است باعث سردرگمی یا اضطراب شود.
شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
روزگاریست، عقل می کوبد
کنج آسایش اختیارکنم
در به روی جهانیان بندم
کنج آسایش اختیارکنم
سفر دور مرگ، نزدیک است
فکر سامان آن دیار کنم
زر داغی، کنم به کیسهٔ دل
گهر اشک در کنار کنم
دست از خوان آرزو بکشم
به همین خون دل مدار کنم
عشق بازی به خویشتن فکنم
ترک یاران بدقمارکنم
تنگم از شهر، رو به کوه آرم
خانه در سنگ، چون شرار کنم
لیک چون کارها به دست خداست
نتوانم به خویش کار کنم
زین سپس فرصت از خدا طلبم
دیده در راه انتظار کنم
کنج آسایش اختیارکنم
در به روی جهانیان بندم
کنج آسایش اختیارکنم
سفر دور مرگ، نزدیک است
فکر سامان آن دیار کنم
زر داغی، کنم به کیسهٔ دل
گهر اشک در کنار کنم
دست از خوان آرزو بکشم
به همین خون دل مدار کنم
عشق بازی به خویشتن فکنم
ترک یاران بدقمارکنم
تنگم از شهر، رو به کوه آرم
خانه در سنگ، چون شرار کنم
لیک چون کارها به دست خداست
نتوانم به خویش کار کنم
زین سپس فرصت از خدا طلبم
دیده در راه انتظار کنم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸ - در وصف خود سروده است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰ - بثّ و شکویٰ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.