هوش مصنوعی: شاعر از فساد و نابسامانی‌های اخلاقی در جامعه شکایت می‌کند و بیان می‌کند که مردم در غرور، حسد و دشمنی غرق شده‌اند. او از تبدیل شدن افراد نیک به بدتر از قوم عاد اظهار ناراحتی می‌کند. در پاسخ، دوستش به او توصیه می‌کند که از داد و فریاد دست بردارد و به تغافل (بی‌اعتنایی) روی آورد، زیرا غیرت و همت در میان مردم کم شده است. همچنین اشاره می‌کند که مردم طمعکار شده‌اند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم انتقادی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به مفاهیمی مانند فساد، حسد و طمع ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۷ - دربارهٔ برخی از مردم

گفت یاری، حزین بی دل را
خلق را در فساد می بینم

همه مست شراب کبر و حسد
همه غرق عناد می ببنم

وه چه آمد چه شد که نیکان را
بدتر از قوم عاد می بینم؟

گفتم ای دوست، ترک عربده کن
در تغافل، سداد می بینم

غمی از هیچ نیست یاران را
جنس غیرت کساد می بینم

...خرشان اگر حواله کنی
از دهنشان زیاد می بینم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶ - خطاب به امیری نادان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸ - غیر آزادگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.