۱۱۴ بار خوانده شده
دردا که دری نسفته می باید رفت
راز دل خود نگفته می باید رفت
می باید داد، جان شیرین بی تو
تلخی ز تو ناشنفته می باید رفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
راز دل خود نگفته می باید رفت
می باید داد، جان شیرین بی تو
تلخی ز تو ناشنفته می باید رفت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.