۱۲۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸

دل بر سر تیر است، گشاییم کمین را
از خامه طرازیم، صنم خانهء چین را

هر شیوه ات ای شوخ، ز بس ذوق فریب است
هرگز نشناسد کسی از مهر تو کین را

نه تنها می کند چون زهر، صحبتهای شیرین را
زبان تلخ، دشمن کام می سازد سخن چین را

ز شمع خویشتن از بس که آتش در سرم سوزد
رگ خوابم، پر پروانه سازد خشت بالین را

عبث بلبل زند با من، نوای حسرت آگین را
به خون دل لبم پرورده مصرعهای رنگین را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.