هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند تلاش برای شناخت خود، توکل به خدا، و اهمیت عمل بدون ترس از نتیجه میپردازد. شاعر از بیفایده بودن وعظ و پند بدون عمل و از اهمیت حرکت و تلاش در زندگی سخن میگوید. همچنین، به موضوعاتی مانند ناشناخته بودن سرنوشت و نیاز به کشف هویت واقعی خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند توکل به خدا و کشف هویت ممکن است برای سنین پایینتر پیچیده و ناملموس باشد.
بخش ۱۴۴ - نومید شدن انبیا از قبول و پذیرای منکران قوله حتی اذا استیاس الرسل
اَنْبیا گفتند با خاطِر که چند
میدهیم این را و آن را وَعْظ و پَند؟
چند کوبیم آهنِ سَردی زِ غَی؟
در دَمیدنْ در قَفَس هین تا به کَی؟
جُنبِشِ خَلْق از قَضا و وَعْده است
تیزیِ دَندان زِ سوزِ مَعْده است
نَفْسِ اَوَّل رانْد بر نَفْسِ دُوُم
ماهی از سَر گُنْده باشد نه زِ دُم
لیک هم میدان و خَر میران چو تیر
چون که بَلِّغْ گفت حَق شُد ناگُزیر
تو نمیدانی کَزین دو کیستی
جَهْد کُن چَندان که بینی چیستی
چون نَهی بر پُشتِ کَشتی بار را
بر تَوَکُّل میکُنی آن کار را
تو نمیدانی که از هر دو کی یی
غَرقهیی اَنْدَر سَفَر یا ناجی یی؟
گَر بگویی تا نَدانَم من کی اَم
بَر نخواهم تاخت در کَشتیّ و یَم
من دَرین رَهْ ناجیاَم یا غَرقهام؟
کَشف گَردان کَزْ کدامین فِرقهام
من نخواهم رَفت این رَهْ با گُمان
بر امیدِ خُشکْ هَمچو دیگران
هیچ بازرگانی یی نایَد زِ تو
زان که در غَیب است سِرِّ این دو رو
تاجِرِ تَرسَنده طَبْعِ شیشهجان
در طَلَب نه سود دارد نه زیان
بَلْ زیان دارد که مَحْروم است و خوار
نورْ او یابَد که باشد شُعْلهخوار
چون که بر بوک است جُمله کارها
کارِ دین اَوْلیٰ کَزین یابی رَها
نیست دَستوری بِدین جا قَرعِ باب
جُز امید اَللهُ اَعْلَم بِالصَّواب
میدهیم این را و آن را وَعْظ و پَند؟
چند کوبیم آهنِ سَردی زِ غَی؟
در دَمیدنْ در قَفَس هین تا به کَی؟
جُنبِشِ خَلْق از قَضا و وَعْده است
تیزیِ دَندان زِ سوزِ مَعْده است
نَفْسِ اَوَّل رانْد بر نَفْسِ دُوُم
ماهی از سَر گُنْده باشد نه زِ دُم
لیک هم میدان و خَر میران چو تیر
چون که بَلِّغْ گفت حَق شُد ناگُزیر
تو نمیدانی کَزین دو کیستی
جَهْد کُن چَندان که بینی چیستی
چون نَهی بر پُشتِ کَشتی بار را
بر تَوَکُّل میکُنی آن کار را
تو نمیدانی که از هر دو کی یی
غَرقهیی اَنْدَر سَفَر یا ناجی یی؟
گَر بگویی تا نَدانَم من کی اَم
بَر نخواهم تاخت در کَشتیّ و یَم
من دَرین رَهْ ناجیاَم یا غَرقهام؟
کَشف گَردان کَزْ کدامین فِرقهام
من نخواهم رَفت این رَهْ با گُمان
بر امیدِ خُشکْ هَمچو دیگران
هیچ بازرگانی یی نایَد زِ تو
زان که در غَیب است سِرِّ این دو رو
تاجِرِ تَرسَنده طَبْعِ شیشهجان
در طَلَب نه سود دارد نه زیان
بَلْ زیان دارد که مَحْروم است و خوار
نورْ او یابَد که باشد شُعْلهخوار
چون که بر بوک است جُمله کارها
کارِ دین اَوْلیٰ کَزین یابی رَها
نیست دَستوری بِدین جا قَرعِ باب
جُز امید اَللهُ اَعْلَم بِالصَّواب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۴۳ - حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود وانس عظیم داشت در نماز و مناجات با حق
گوهر بعدی:بخش ۱۴۵ - بیان آنک ایمان مقلد خوفست و رجا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.