۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷

چو تر هرگز نگردید، از می وصل تو دامانها
ز مخموری بود خمیازه ای، چاک گریبانها

خیال توبه، نقشی بود بر آب فراموشی
در آن عهدی که با پیمانه می بستیم پیمانها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.