هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، رنج و جدایی سخن میگوید. شاعر از تپش قلب و نالههای خود میگوید که به جایی میرسند. او از چشم معشوق و میخانه یاد میکند و اشاره به هوشیاری و بیداری دارد. همچنین، از دولت جاوید و سایهای که بر سر اوست، صحبت میکند. در نهایت، شاعر به طبع وحشی و سخنانش اشاره میکند که هر مصرع آن نشاندهندهی فکر جدایی است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند 'میکده' و 'تیغ' نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۳۶
تپش سینهٔ ما، بانگ درایی دارد
جادهٔ نالهٔ ما راه به جایی دارد
فیضی از میکدهٔ چشم تو برده ست مگر
جام آیینه، می هوش ربایی دارد
زیر تیغ تو به من دولت جاوید رسید
سایه گویا به سرم، بال همایی دارد
طبع وحشی سخنان، می رمد از هر طرفی
فهم هر مصرع ما، فکر جدایی دارد
جادهٔ نالهٔ ما راه به جایی دارد
فیضی از میکدهٔ چشم تو برده ست مگر
جام آیینه، می هوش ربایی دارد
زیر تیغ تو به من دولت جاوید رسید
سایه گویا به سرم، بال همایی دارد
طبع وحشی سخنان، می رمد از هر طرفی
فهم هر مصرع ما، فکر جدایی دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.