هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رفتن نورها و ستارههای زندگی خود سخن میگوید و احساس تنهایی و اندوه را بیان میکند. او از رسیدن خزان و افسردگی گلها و رفتن بلبلان میگوید و به تلخی روزگار اشاره میکند. در نهایت، از دلشکستگی و رفتن میکشان سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و احساسات سنگین مانند دلشکستگی و اندوه، مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۹۳
یکایک از نظرم نور پیکران رفتند
ستاره های شب افروزم از میان رفتند
به زمهریر جهان، هم صفیر زاغانم
خزان رسید و گل افسرد و بلبلان رفتند
ز خون دل شکنم بعد از این خمار، مگر
به سنگ، لاله قدح زد که می کشان رفتند
ستاره های شب افروزم از میان رفتند
به زمهریر جهان، هم صفیر زاغانم
خزان رسید و گل افسرد و بلبلان رفتند
ز خون دل شکنم بعد از این خمار، مگر
به سنگ، لاله قدح زد که می کشان رفتند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.