هوش مصنوعی: شاعر در این بیت‌ها از بهار و عشق سخن می‌گوید و از تأثیر عمیق معشوق بر خود می‌نالد. او گل‌ها را بی‌تو همچون تیرهای پیکان می‌بیند و از این که عشق به تو باعث ویرانی بتخانه‌ی دلش شده، شکایت دارد. زلف معشوق را کفر می‌خواند که آشوب در ایمان او ایجاد کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های مذهبی مانند 'کفر' و 'آشوب مسلمانی' نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات و فرهنگ دارد.

شمارهٔ ۲۱۴

در بهاری که مرا بال و پرافشانی بود
بی تو گل در نظرم، لالهٔ پیکانی بود

من بتخانه نشین را ز چه رو کرد خراب
کفر زلف تو، که آشوب مسلمانی بود؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.