هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات عمیق و شوریدهحالی است که در آن تن و روان از شدت هیجان و بیتابی در حال رقصیدن هستند. شاعر از دل بیصبر و شوریدهاش میگوید که در یک فضای وسیع و نامحدود (زمین و آسمان) به وجد آمده و میرقصد. همچنین، اشارهای به از دست دادن متاع خود در دکان زندگی دارد و تأکید میکند که سماع خانقاهی برای مستان وجدآور کافی نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۲۶
تن سختی کشم چون در خروش آید، روان رقصد
دل شوریده ز آواز شکست استخوان رقصد
به ذوقی می تپد در سینه دل کز صبر عاری شد
متاع خود به غارت دادهٔ ما در دکان رقصد
سماع خانقاهی نیست حاجت وجد مستان را
دل شوریده ام در یک زمین با آسمان رقصد
دل شوریده ز آواز شکست استخوان رقصد
به ذوقی می تپد در سینه دل کز صبر عاری شد
متاع خود به غارت دادهٔ ما در دکان رقصد
سماع خانقاهی نیست حاجت وجد مستان را
دل شوریده ام در یک زمین با آسمان رقصد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.