۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۳

نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ خویش
رهین منّتم، از زشتی زمانه خویش

به دیر و کعبه نیارم سر نیاز فرود
مرا که خاک مراد است، آستانهٔ خویش

خوش است بلبلم از عیش جاودانهٔ خویش
که دارم از گره بال خویش، دانهٔ خویش

شراب در نظر مستیم سراب نماست
لبم تر است ز شادابی ترانهٔ خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.