هوش مصنوعی: شاعر از گذر عمر و از دست رفتن جوانی و شادی‌های گذشته ابراز تاسف می‌کند. او احساس می‌کند که مانند شمع در حال سوختن است و روزهای خوش گذشته جای خود را به شب‌های تاریک داده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی درباره گذر زمان و پیری است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'شراب' و 'خمار' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۰۸

تا شانه خشک دستم، بی زلف یار مانده
کارم زدست رفته ، دستم ز کار مانده

صبح جوانی ما، بگذشت و شام پیریست
ازکف شراب رفته، در سر خمار مانده

چون شمع آتشین دل، خود را چرا نسوزم؟
ایام عیش رفته، شبهای تار مانده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.