۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۱۵

غم دل با تو زان گوبم،که دانم شاد می گردی
چو گنج از خاطر ویران من، آباد می گردی

ز جام حسن سرمستی، به کار خویش هشیاری
نه غافل از ستم، نه آگه از فریاد می گردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.