هوش مصنوعی:
شاعر در این بیتها از عشق و شکیبایی در راه آن سخن میگوید. او از گرمی خوی معشوق و تأثیر آن بر خود میسراید و به زیباییهای معشوق مانند زلف و پای او اشاره میکند. همچنین، شاعر از رخسار معشوق که مانند آتشخانه هندویی میسوزد، یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'آتشخانه هندویی' نیاز به آشنایی با فرهنگ و ادبیات دارد.
شمارهٔ ۳۴۰
شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی
نمی گردد کباب من، ز پهلویی به پهلویی
سری آن زلف دارد با کف پای نگارینش
رخ اخلاص می ساید، به آتشخانه هندویی
نمی گردد کباب من، ز پهلویی به پهلویی
سری آن زلف دارد با کف پای نگارینش
رخ اخلاص می ساید، به آتشخانه هندویی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.