هوش مصنوعی:
شخصی در شب در نشابور در کنار قبر عطار بیدار میماند و در نیمهشب، شنید که پیر راهی میگوید: «اگر عاشقی هستی، مرادی نخواه.» پس از شنیدن این جمله، پیر خاموش میشود.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
بخش ۲۶ - حکایت
شبی در نشابور مأوای من
به تقدیر فرمانده ذوالمنن
سرتربت پاک عطار بود
دلم آگه و دیده بیدار بود
مراقب نشستم چو نیمی ز شب
صفا یافت وقتم، صفایی عجب
شنیدم که می گفت آن پیر راه
اگر مرد عشقی، مرادی مخواه
چو این حرف ازو گوهر گوش شد
ز گفتار لب بست و خاموش شد
به تقدیر فرمانده ذوالمنن
سرتربت پاک عطار بود
دلم آگه و دیده بیدار بود
مراقب نشستم چو نیمی ز شب
صفا یافت وقتم، صفایی عجب
شنیدم که می گفت آن پیر راه
اگر مرد عشقی، مرادی مخواه
چو این حرف ازو گوهر گوش شد
ز گفتار لب بست و خاموش شد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۵ - حکایت
گوهر بعدی:بخش ۲۷ - اشارت به سلوک سبیل عجز و مسکینی و ترک خودی و خودبینی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.