هوش مصنوعی: شاعر در این متن از اهمیت و تأثیر سخن و قلم می‌گوید و یادآور می‌شود که عمرش به پایان رسیده و دیگر توانایی سخن‌گفتن و نوشتن را ندارد. او از خداوند می‌خواهد که به او رحم کند و از فرصت باقیمانده به‌خوبی استفاده کند. متن با درخواست بخشش از خداوند به پایان می‌رسد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که برای درک بهتر، نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از واژگان و عبارات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد.

بخش ۳۱ - ختم کلام و انسجام مرام

حزین از سخن گستری لب ببند
نیِ خامه افکن به طاق بلند

سراسر جهان پر ز گفتار توست
زبان آوری چون قلم، کار توست

سرآمد ز عمر تو هفتاد سال
نیاسود کلک و زبانت ز قال

نوشتی به نیروی کلک آنقدر
که در لوح گیتی نگنجد دگر

جهان پرگهر شد ز گفتار تو
برو، نغزگفتن بود کار تو

فروغ سخن گر فریبنده است
خموشی کنون از تو زیبنده است

فتاده ست کلک و زبانت ز کار
نفس ناتوان و کفت رعشه دار

ز هر سو بود صرصر دی وزان
حواست پریشان چو برگ خزان

اگر مستمع هست در خانه کس
یکی حرف باشد ز گوینده بس

وگر نیست، بیهوده گفتار چیست؟
خردمند بیهوده گفتار کیست؟

بس است آنچه گفتند، دانشوران
مزیدی میسّر نباشد بر آن

تو را رفته دامان فرصت ز چنگ
سخن مختصرکن که وقت است تنگ

خدایا تو باقی و پاینده ای
ببخشای بر من که بخشنده ای

کمی، ازکمین بندهٔ ناتوان
کرم از تو یا مُنعم المستعان

نی سوده تاریخ اتمام یافت
قلم با صفیر دل انجام یافت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۰ - اشارت به کلام هدایت نظام عارف عالی مقام که گفت: کن بالخیر موصوفاً لا للخیر وصافاً
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.