۱۱۶ بار خوانده شده

بخش ۱۶ - حکایت از تاریخ دهقان در صعوبت صحبت احمقان

رقم کرده با نوک کلک دبیر
به نامه، جهاندیده دهقان پیر

که از عهد شیث و کیومرث و جم
چنین است رسم ملوک عجم

که چون خشم گیرند بر عاقلان
نشانندشان همسرِ جاهلان

غضب چون نمایند بر بخردی
به زندان کنند اندرش با ددی

نه آن دد که مردم دری کار اوست
همان دد که از مردم سفله خوست

بتر زین نباشد عذابی الیم
که با احمقی همسر افتد حکیم

کریمی که جفت لئیمان شود
برو سختی مردن آسان شود

ازین است کز سرور کاینات
جهان معانی، علیه الصّلات

چنین است فرمان که باشد سه تن
سزای ترحّم، به دور زمَن

عزیزی که چرخش به خواری کشد
توانگر که از فقر تلخی چشد

سیم بخردی کز جفای سپهر
شود سُخرهٔ جاهل دیو چهر

خدای کرم گستر ذوالجلال
نیوشندهٔ راز و دانای حال

مرا زین سه محنت رهایی دهد
وزین بستگی، دلگشایی دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۵ - حکایت سیرت بهرام با عدل و داد در شفقت و انصاف با عباد
گوهر بعدی:بخش ۱۷ - در نوائب زمان و معاتبهٔ سفلگان گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.