هوش مصنوعی:
این متن به بررسی رابطهی وجود و ماهیت، و چگونگی ظهور حقایق در عالم خارج میپردازد. وجود به عنوان امری وجدانی و حقیقی توصیف شده که در خارج تحقق مییابد. ماهیت به عنوان امری عرضی که عارض وجود میشود، معرفی شده و تأکید میشود که ذات وجود تغییرناپذیر است و تحت تأثیر عوارض خارجی قرار نمیگیرد. همچنین، متن به نقش آیینهوار جهان در انعکاس حکم و آثار ذات الهی اشاره دارد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم پیچیدهی فلسفی و عرفانی است که درک آن مستلزم آشنایی با مباحث عمیق متافیزیکی و الهیاتی میباشد. این سطح از مفاهیم معمولاً برای مخاطبان با سنین پایین قابل هضم نیست و نیاز به پیشینهی فکری مناسب دارد.
بخش ۸
بر حقایق در وجود گشود
یافت اعیان خارجیه وجود
معنیش گر چه هست وجدانی
من عبارت کنم که برخوانی
باشدش گر نصیبی از ادراک
... فنحن ... هناک (در یک نسخه: کل مدری محن بهناک)
ممکنی چون ز ممکنات نبود
قابل افتد به استفادهٔ جود
آن شرایط که هستی غیبیش
خواهد آن را بیابد از کم و بیش
از خدا، با لسان استعداد
طلبد هستی که هست مراد
نسبتی خاص در میان ید
که به ذیل وجود بگراید
حکم و آثار عینی آن ذات
منعکس می شود در آن مرآت
ظاهر هستی است آیینه
جام گیتی نمای دیرینه
حکم و آثار آن کند سریان
متعین شود وجود، بدان
منطبع می شود به الوانی
که به هستی نمود سیلانی
اقتضا می کند همان نسبت
هستی خارجی ماهیت
ماهیت عارض وجود شود
شییء موجود از قیود شود
نه به معرض شود از آن، نه زیان
نه پذیرد زیادت و نقصان
صفتی زان نمی شود حاصل
بَرِ ذاتش نمی شود زایل
هست معروض ازین عروض مصون
نه مبدل شود نه کم نه فزون
چون عروض عرض به جوهر نیست
این قران چون قران دیگر نیست
در معیّت، وجود با اشیا
می نسازد تغیری پیدا
یافت اعیان خارجیه وجود
معنیش گر چه هست وجدانی
من عبارت کنم که برخوانی
باشدش گر نصیبی از ادراک
... فنحن ... هناک (در یک نسخه: کل مدری محن بهناک)
ممکنی چون ز ممکنات نبود
قابل افتد به استفادهٔ جود
آن شرایط که هستی غیبیش
خواهد آن را بیابد از کم و بیش
از خدا، با لسان استعداد
طلبد هستی که هست مراد
نسبتی خاص در میان ید
که به ذیل وجود بگراید
حکم و آثار عینی آن ذات
منعکس می شود در آن مرآت
ظاهر هستی است آیینه
جام گیتی نمای دیرینه
حکم و آثار آن کند سریان
متعین شود وجود، بدان
منطبع می شود به الوانی
که به هستی نمود سیلانی
اقتضا می کند همان نسبت
هستی خارجی ماهیت
ماهیت عارض وجود شود
شییء موجود از قیود شود
نه به معرض شود از آن، نه زیان
نه پذیرد زیادت و نقصان
صفتی زان نمی شود حاصل
بَرِ ذاتش نمی شود زایل
هست معروض ازین عروض مصون
نه مبدل شود نه کم نه فزون
چون عروض عرض به جوهر نیست
این قران چون قران دیگر نیست
در معیّت، وجود با اشیا
می نسازد تغیری پیدا
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۷
گوهر بعدی:بخش ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.