هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از شراب به عنوان نماد شادی و درمان دردها یاد میکند و به مفاهیمی مانند عشق، رنج، حیرت و جستجوی معنا میپردازد. شاعر از طبیبان و درمانهای بیفایده انتقاد میکند و عشق را تنها درمان دردها میداند. همچنین، به مفاهیم فلسفی مانند حیرت از هستی و جستجوی حقیقت اشاره میشود.
رده سنی:
18+
این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم مرتبط با آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۲
بغیر از باده داروی طرب چیست
بیا ساقی تعلّل را سبب چیست
به می ده هرچه داری تا بدانی
به گیتی حاصل رنج و تعب چیست
گره بگشا ز ابرو چون زدی تیر
به صید بسمل این قهر و غضب چیست؟
که خواند از نقش موجودات حرفی
که میداند که چندین بوالعجب چیست؟
طبیبان درد بی درمان پسندند
به تاب عشق باید سوخت تب چیست
تو بیدردی طبیبان را چه جرم است
تو در خوابی گناه مرغ شب چیست
به پا تا نشکنی خار مغیلان
چه دانی ذوق صحرای طلب چیست
غبار از حسرت آن لعل لب دوش
به دندان جان فشردی دست و لب چیست
بیا ساقی تعلّل را سبب چیست
به می ده هرچه داری تا بدانی
به گیتی حاصل رنج و تعب چیست
گره بگشا ز ابرو چون زدی تیر
به صید بسمل این قهر و غضب چیست؟
که خواند از نقش موجودات حرفی
که میداند که چندین بوالعجب چیست؟
طبیبان درد بی درمان پسندند
به تاب عشق باید سوخت تب چیست
تو بیدردی طبیبان را چه جرم است
تو در خوابی گناه مرغ شب چیست
به پا تا نشکنی خار مغیلان
چه دانی ذوق صحرای طلب چیست
غبار از حسرت آن لعل لب دوش
به دندان جان فشردی دست و لب چیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.