هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و از تأثیرات آن بر روح و روان خود می‌نالد. او از طعنه‌های بیگانگان و آشنا شدن با معشوق به‌واسطه آن‌ها یاد می‌کند، همچنین از رنج‌های عشق و تأثیر قامت معشوق بر خود سخن می‌گوید. در پایان، از غارت دین و دل توسط غبار (معشوق) گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «در خون مردم چشمم شنا کرد» ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک داشته باشد.

شمارهٔ ۱۷

صبا از زلف مُشکین عُقده وا کرد
مرا سرگشته چون باد صبا کرد

بنازم طعنۀ بیگانگان را
که آخر با تو ما را آشنا کرد

کنون آن شاخ مرجان را توان یافت
که در خون مردم چشمم شنا کرد

قیامت قامت من تا به پا خاست
قیامتها از آن قامت به پا کرد

غبارا غارت دین و دل ما
خدا کِی بر نکورویان روا کرد؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.