هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از گرفتاری در دام طبیعت و دوری از آشیان خود می‌گوید، اما هرگز هوای وطن را فراموش نمی‌کند. او از رهروان کوی جانان می‌خواهد که به او رحم کنند، چرا که او نیز بخشی از این کاروان است. شاعر از مصلحت‌اندیشی و گرفتاری‌هایش می‌گوید و از خدا طلب کمک می‌کند. او از عشق و جذبه‌های آن سخن می‌گوید و از غم و اندوهی که بر او وارد شده است. شاعر از عشق و دردهای آن می‌نالد و آرزو می‌کند که ای کاش می‌توانست از سالوس رها شود تا عشق بر او بنشیند. او از بارش غم و آتش دل می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که به او شراب بدهد تا تاب آورد. شاعر در نهایت از تحمل بار بلا با بدنی ضعیف سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که اگر صبا خاک غبار از کوی جانان برندارد، او از عیش جهان و حیات جاودان فارغ است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، غم و اندوه، و تفکرات فلسفی درباره زندگی و مرگ است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۶۶

گرچه سخت افتاده در دام طبیعت مرغ جانم
هرگز از خاطر نخواهد شد هوای آشیانم

رهروان کوی جانان را ز رحمت باز گویید
کای رفیقان من هم آخر مردم این کاروانم

حالیا معذورم از رفتن که چندی مصلحت را
یا به تاری بسته پایم یا به خاری خسته جانم

غوطه در دریای حیرت میزنم کاخر ز رحمت
یا خدا یا ناخدا بندد به کشتی بادبانم

من به گندم خوردن از خلد برین بیرون نرفتم
دانۀ خال تو رخت افکند در این خاکدانم

غمزه خنجر میزند مژگان به نشتر میخراشد
با تماشای تو من فارغ ز کار این و آنم

کاشکی پیراهن سالوس بیرون آرم از بر
تا همای عشق بنشیند مگر بر استخوانم

بارش غم بام دل را زودتر ویران نمودی
گر نبودی چشم خون پالا به جای ناودانم

از نسیم آه کم کم آتش دل مشتعل شد
تا ز بیدادت به گردون رفت دود از دودمانم

ساقیا می ده که تاب آتش دل می نسوزد
رخت من کز می پیاپی میرسد اشک روانم

میکشم بار بلا را با تنی لاغر تر از مو
تا اسیر زلف آن سنگین دل لاغر میانم

گر صبا خاک غبار از کوی جانان برندارد
فارغ از عیش جهان و از حیات جاودانم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.