هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مفاهیمی مانند عشق، جستجو، فنا در معشوق، و دیوانگی عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از عناصری مانند دریا، گوهر، صدف، لیلی و مجنون، و شمع و پروانه برای انتقال احساسات عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۰۰

به دریا خویش را تا لا نبینی
به دامان لولوء لالا نبینی

نهان در سینه چند ای گوهر دل
صدف تا نشکنی دریا نبینی

اگر مجنون شدی چندانکه پوئی
به جز لیلی در این صحرا نبینی

بسوی ما نکو بنگر که دیگر
نشانی در جهان از ما نبینی

چه آمد بر سر از عشقم که در وی
سر موئی بجز سودا نبینی

دلا دیوانگی کن ور نه زنجیر
از آن زلف سیه بر پا نبینی

اگر پروانه سان پرها نسوزی
جمال شمع بی پروا نبینی

نشان از آن کمر وقتی بیابی
که خود را در میان پیدا نبینی

بیا ساقی که بی آن چشم مخمور
مرا جز اشک در مینا نبینی

غبارا چشم بینائی بدست آر
که در لالا به جز الّا نبینی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.