هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق و جستجوی معنا در وجود معشوق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که صورت معشوق در همه‌جا حاضر است و شناخت او نیاز به خبر ندارد، زیرا او آشکار است. همچنین، اشاره می‌شود که تنها کسانی که از معشوق دور افتاده‌اند، می‌توانند به او برسند و کسی که بی‌اثر است، اثری از دوست می‌یابد. در ادامه، شاعر از ناتوانی در رسیدن به معنا سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که چشم ظاهر و چشم معنا دو چیز متفاوت هستند. در پایان، دل به عنوان کتابی جامع از همه‌چیز توصیف می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۳۳

انکه او دیده جان و دل و نور بصر است
هر کجا می نگرم صورت او در نظر است

خبر از دوست بدان بر که ندارد خبری
ورنه آنجا که عیانست چه جای خبر است

ره بدو برد کسی کز پی او دور افتاد
اثر از دوست کسی یافت که او بی اثر است

ره بی پا و سر آنست که نتوانی رفتن
بنشین خواجه ترا چون هوس پا و سر است

روزی از روزن اینخانه برا بر سر بام
تا ببینی که، که در خانه و بر بام و در است

تو بدین چشم کجا چهره معنی بینی
چشم صورت دگر و چشم معانی دگر است

ورنه بیرون کتاب ز بَر و زیر جهان
همه بی زیر و زبَر گفتن و دیدن زبَر است

مغربی علم تر و خشک ز دل بر میخوان
دل کتابیست که او جامع هر خشک و تر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.