هوش مصنوعی: این متن عرفانی به توصیف دل و ارتباط آن با ذات الهی می‌پردازد. دل در این شعر بی‌نهایت و بی‌غایت توصیف شده و به عنوان واسطه‌ای بین ظاهر و باطن عمل می‌کند. همچنین، از ولایت و هدایت الهی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که علوم الهی از طریق تجلی و تدلی به دست می‌آیند، نه از طریق عقل یا نقل. در نهایت، شعر به توصیف صفات الهی و ارتباط عرفانی با دوست (خدا) می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی و مضامین پیچیده، این متن را برای سنین بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۴۱

مرا دلیست کا او را نه انتهاست و نه غایت
نهایت همه دلها به پیش دوست هدایت

چو برزخی که بود در میان ظاهر و باطن
میان ختم نبوت فتاده است ولایت

ازوست بر همه جانها فروغ تاب تجلی
ازوست بر همه دلها ظهور نور هدایت

روان او ز تصور گذشته است و تفکر
عیان او ز خبر وارهیده است و حکایت

علوم او ز طریق تجلی است و تدلی
نه از طریقه عقل است و بخت و نقل روایت

دلیکه عرش و نظرگاه ذات پاک قدیمست
چو ذات پاک قدیم است و بیکران و نهایت

زهی ظهور و زهی جلو گاه مظهر جامع
زهی سریر و زهی پادشاه ملک و ولایت

بود ز اسم و ز رسم و صفات نعت مجرد
برون ز عالم مدحست و دم شکر و شکایت

ز بسکه مغربی با دوست گشته است مصاحب
صفات دوست در او کرده است جمله سرایت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.