۳۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵

نشان و نام مرا روزگار کی داند
صفات و ذات مرا غیر یار کی داند

کسی که هستی خود را به خود بپوشاند
دگر کسیش به جز از کردگار کی داند

مرا که گمشده ام در تو، کس کجا یابد
که غرق بحر تو را در کنار کی داند

مرا که نور نیم اهل نور کی داند
مرا که نار نیم اهل نار کی داند

چو من زهر دو جهان رَخت خویش برچیدم
به روز حشر از اهل شمار کی داند

مرا که نیست شدم در تو، هست نشناسد
مرا که مست توام، هشیار کی داند

به پیش آنکه یکی دید صد هزار بگو
ندیده غیر یکی صد هزار کی داند

کسی که اسیر دل و جان و عقل و نفس بود
مرا که رسته ام از هر چهار کی داند

ز مغربی خبری کز حصار کَون دهید
کسی که هست اسیر حصار کی داند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.