هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق و جدایی از دنیویات سخن میگوید. او عشق را فراتر از کفر و دین میداند و معتقد است که دیدار معشوق، بهشت واقعی است. شاعر همچنین از فقر و بینیازی معنوی سخن میگوید و تأکید میکند که تنها با یقین میتوان حقیقت را دید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.
شمارهٔ ۷۸
دلی که با رخ زلف تو همنشین باشد
مجرد از غم و شادی و کفر و دین باشد
بود ز کفر و ز اسلام بی خبر آن دل
که زلف و روی تواش روز شب قرین باشد
خود ز بهر تفاخر ز خرمن آن کس
که خوشه چین تو بوده است خوشه چین باشد
کجا به ملک سلیمان و خاتمش نگرم
مرا که مملکت فقر درّ نگین باشد
مرا که جنت دیدار در درّ درون دلست
چه التفات بدیدار حور عین باشد
کجا ز لذت دیدار او خبر یابی
ترا که میل به شیر و با انگبین باشد
به پیش دیده ی ما غیر و عین هردو یکیست
نظر بعین کند هر که با یقین باشد
بدوز دیده ز غیر آنگهی بعین نگر
بعین کی نگرد هر که غیر بین باشد
بیا و دیده از مغربی بوان ستان
ببین که هرچه بگفت او چنین، چنین باشد
مجرد از غم و شادی و کفر و دین باشد
بود ز کفر و ز اسلام بی خبر آن دل
که زلف و روی تواش روز شب قرین باشد
خود ز بهر تفاخر ز خرمن آن کس
که خوشه چین تو بوده است خوشه چین باشد
کجا به ملک سلیمان و خاتمش نگرم
مرا که مملکت فقر درّ نگین باشد
مرا که جنت دیدار در درّ درون دلست
چه التفات بدیدار حور عین باشد
کجا ز لذت دیدار او خبر یابی
ترا که میل به شیر و با انگبین باشد
به پیش دیده ی ما غیر و عین هردو یکیست
نظر بعین کند هر که با یقین باشد
بدوز دیده ز غیر آنگهی بعین نگر
بعین کی نگرد هر که غیر بین باشد
بیا و دیده از مغربی بوان ستان
ببین که هرچه بگفت او چنین، چنین باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.