هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و عرفان می‌پردازد و از مفاهیمی مانند نور، دل، عقل، و جهان هستی صحبت می‌کند. شاعر از سرگشتگی دل و عشق به معشوق می‌گوید و تأکید می‌کند که برای دیدن حقیقت، باید خود را پاک و صاف کرد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند رابطه‌ی انسان با عالم و شناخت خود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و تأمل دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۹۵

دیده سرگردان و نور دیده دایم در نظر
چشم در منظور ناظر لیک از وی بیخبر

گرچه عالم را بچشم دوست بیند دیده لیک
از بصر پنهان بود پیوسته آن نور بصر

دل بسان کوی سرگردان و غافل زان که او
وز خم چوگان زلف دوست باشد مستقر

نیست بیرون از خم چوگان زلفش یکزمان
دل که چون گوئی همیگردد در این میدان پسر

من نمیدان که عالم چیست یا خود کیست این
عقل و نفس و جسم و چرخش خوانی و شمس و قمر

با همه سرگشتگی و جنبش و نور و صفات
بیخبر گردون و ز گردون ماه از هر خور ز خور

ایدل ار خواهی بببینی دلبران را عیان
پاک و صافی ساز خود را آنگهی در خود نگر

در صفای خویشتن باید رخ دلدار دید
زانکه تو آیینه و دوست در تو جلوه گر

چونکه مطلوب تو از تو نیست بیرون بعد ازین
مغربی در خویشتن باید ترا کردن سفر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.