هوش مصنوعی: شاعر در این متن از کنار گذاشتن زندگی زاهدانه و ریاکارانه سخن می‌گوید و به زندگی عاشقانه و مستانه در کوی مغان روی می‌آورد. او از تسبیح و سجاده و خرقه‌های ناموس دوری می‌کند و به باده‌نوشی و عشق می‌پردازد. این متن بیانگر رهایی از قیدوبندهای ظاهری و رسیدن به حقیقت وجودی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی نیازمند درک مناسب از زمینه‌های فرهنگی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۱۸

از خانقه و صومعه و مدرسه رستیم
در کوی مغان با می و معشوق نشستیم

سجّاده و تسبیح بیکسوس فکندیم
در خدمت ترسا بچه زنّار ببستیم

در مصطبع ها خرقه ناموس دریدیم
در میکده ها توبه سالوس شکستیم

از دانه تسبیح شمردن برهیدیم
وز دام صلاح و ورع و زهد بجستیم

در کوی مغان نیست شدیم از همه هستی
چون نیست شدیم از همه هستی، همه رستیم

زین پس مطلب هیچ زما دانش و فرهنگ
ای عاق ل هشیار که ما عاشق و مستیم

ما مست و خرابیم و طلبکار شرابیم
با آنکه چو ما مست و خراب است خوشستیم

المنته لله که ازین نفس پرستی
رستیم بکلی و کنون باده پرستیم

تا مغربی از مجلس ما رخت بدر برد
او بود حجاب ره ما رفت برستیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.