هوش مصنوعی: متن داستانی است درباره یک مرد که به دلیل پوشیدن چادر زنانه، رسوا می‌شود. سپس داستان به موضوع ازدواج و شرایط مناسب برای آن می‌پردازد. صوفی در این داستان به اهمیت هم‌سطح بودن زوجین در ازدواج تأکید می‌کند و بیان می‌کند که اگر دو نفر از نظر اجتماعی و اقتصادی هم‌سطح نباشند، ازدواج آن‌ها ممکن است با مشکلاتی همراه باشد.
رده سنی: 15+ متن شامل مفاهیم اجتماعی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال پیچیده باشد. همچنین، موضوعاتی مانند ازدواج و تفاوت‌های اجتماعی نیاز به درک عمیق‌تری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

بخش ۷ - معشوق را زیر چادر پنهان کردن جهت تلبیس و بهانه گفتن زن کی ان کید کن عظیم

چادَرِ خود را بَرو اَفْکند زود
مَرد را زَن ساخت و دَر را بر گُشود

زیرِ چادَرْ مَرد رُسوا و عِیان
سَخت پیدا چون شُتُر بر نردبان

گفت خاتونیست از اَعْیانِ شهر
مَر وِرا از مال و اِقْبال است بَهر

دَر بِبَستَم تا کسی بیگانه‌‌یی
دَر نَیایَد زود نادانانه‌‌یی

گفت صوفی چیستَش هین خِدمَتی
تا بَر آرَم بی‌سِپاس و مِنَّتی؟

گفت مَیْلَش خویشی و پیوستگی‌ست
نیکْ خاتونی‌ست حَق داند که کیست

خواست دختر را ببینَد زیرْدَست
اِتّفاقا دختر اَنْدَر مَکْتَب است

باز گفت اَرْ آرْد باشد یا سَبوس
می‌کُنم او را به جان و دلْ عروس

یک پسر دارد که اَنْدر شهر نیست
خوب و زیرک چابُک و مَکْسَب کُنی‌ست

گفت صوفی ما فَقیر و زار و کَم
قَوْمِ خاتون مالْ‌دار و مُحْتَشَم

کِیْ بُوَد این کُفوِ ایشان در زِواج
یک دَر از چوب و دَری دیگر زِعاج؟

کُفو باید هر دو جُفت اَنْدَر نِکاح
وَرْنه تَنگ آید نَمانَد اِرْتیاح
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶ - قصهٔ آن صوفی کی زن خود را بیگانه‌ای بگرفت
گوهر بعدی:بخش ۸ - گفتن زن کی او در بند جهاز نیست مراد او ستر و صلاحست و جواب گفتن صوفی این را سرپوشیده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.