هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع عشق به ذات و خودشناسی می‌پردازد. شاعر از پنهان شدن در نور وجود خود، بازی عشق با دو عالم در ظهور خویشتن، و حیرت از دریای بیکران ذات خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تماشای جنت و حور خود، و تجلی‌های درونی مانند موسی و طور دارد. در نهایت، شاعر از سرور و انبساطی که از خودشناسی حاصل می‌شود، سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به پیشینه‌ی ادبی و عرفانی نیاز دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شوند.

شمارهٔ ۱۳۴

ار رخت پنهان بنور خویشتن
روت مخفی در ظهور خویشتن

با دو عالم بی دو عالم دایماً
عشق بازی در ظهور خویشتن

در ظهورت هر دو عالم بر دوام
در همیخواهد ظهور خویشتن

مدتی با کس نمیکرد التفات
حسن رویت از غرور خویشتن

باز چندی در تماشاگه ذات
جنّت خود بود و حور خویشتن

از تماشای بحر ذات خود
بود حور و قصور خویشتن

خود بخود دارد خود بدتاز خود
بشنود هر دم زبور خویشتن

تا کند بر خود تجلی هم ز خود
موسی خود بود و طور خویشتن

چون شعوری یافت بر غایات ذات
گشت عاشق بر شعور خویشتن

دید در خود بحر های بیکران
حیرت آورد از بحور خویشتن

جمله کارستان خود در خود بدید
در عجب مان از امور خویشتن

زان سبب در وی سرورس شد پدید
منبسط گشت از سرور خویشتن

عزم سحرا کرد ناگاه از سرور
آن سلیمان با طیور خویشتن

بر سر ره بیخبر افتاده دید
مغربی را در عبور خویشتن

آن بت عیار من بی ما و من
عشق بازد دائماً با خویشتن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.