۲۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۳

ای نهان در ذات پاکت ذات کَون
وی عیان نور تو در مرآت کَون

مدتی بی مدت دور زمان
بود دایم با تو خوش اوقات کَون

میگذشتی روز و شب بی روز و شب
بر مراد خویشتن ساعات کَون

محو بودی هم به وصف و هم به ذات
در همه حالات تو حالات کَون

علم ذاتت اندر آن محو وجود
گاه کردی محو گه اثبات کَون

عین علمت دید اعیان همه
چون نگاهی کرد در غایات کَون

بود ذات کَون محتاج وجود
پس برآورد از کرم حاجات کَون

ای گرفته حسنت از بهر ظهور
شکل و وضع و صورت و هیات کَون

وی ز جیب موسی سر برزده
رب ارنی گفته در میقات کَون

برده سلطان ظهورت ناگهان
سوی صحرا لشکر و آیات کَون

از ظهور آفتاب روی تو
گشته ظاهر جمله ذرّات کَون

از فروغ نور مصباح رخت
کوکب درّی شده مشکوت کَون

دیده اسرار صفات ذات تو
مغربی در مصحف آیات کَون
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.