هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ستایش معشوق است. شاعر از زیبایی و جمال معشوق سخن می‌گوید و از پنهان شدن او اظهار ناراحتی می‌کند. همچنین، او به مقایسه‌هایی مانند ذره و خورشید و قطره و دریا می‌پردازد تا نشان دهد که معشوق برتر از همه چیز است. در نهایت، شاعر از معشوق می‌خواهد که خود را آشکار کند و جلوه‌گری نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳۶

ز چشم من توئی در جمال خود نگران
چرا جمال تو از خویشتن شود پنهان

چو حسن روی ترا کس ندید جز چشمت
پس از چه روی، من خسته گشته ام حیران

اگر نه در خم چوگان زلف تست دلم
بگوی تا که چرا شد گوی سرگردان

مپوش روی ز چشمم مشو ز من پنهان
نمی سزد که نهان گردد از گدا سلطان

چه قدر و قرب بود ذرّه بر خورشید
چه وسع و گنج بود قطره را بر عمان

ز قطره نبود بحر بیکران کم و بیش
ز ذرّه نپذیرد کمال خور نقصان

اگر بغیر تو کردم نظر در این عمرم
بیا و جرم و غرامت ز دیده ام بستان

چگونه به غیر تو بیند کسی که غیر تو نیست
بدان سبب که توئی عین جمله اعیان

بیا و جلوه گری جمال یار بنگر
ز قد و قامت این و ز چشم و ابروان

کجاست دیده که خورشید روی او بیند
ز روی روشن ذرات کاینات عیان

هزار عشوه و دستان و کبر و ناز کند
بدان سبب که رباید ز مغربی دو جهان
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.