هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه به رابطه عمیق بین انسان و خدا می‌پردازد. شاعر خود را آینه صفات الهی می‌داند و حیات خود را بخشی از حیات خداوند توصیف می‌کند. او از وحدت وجود سخن می‌گوید و همه جهان را تجلی‌ای از صفات و ذات الهی می‌داند. متن به مفاهیمی مانند عشق الهی، بندگی، وحدت وجود و تجلی خداوند در کائنات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی و فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

شمارهٔ ۱۴۷

ای همه صفات من آینه صفات تو
نیست حیات من بجز شعبه ای از حیات تو

جام جهان نمای من صورت توست گرچه هست
جام جهان نمای تو صورت کائنات تو

گنج توئی، طلسم من ذات تویی و اسم من
حل شده از ظهور تو جمله مشکلات تو

با عدم و وجود خودخفته بدم سحرگهی
داد ندای بندگی حی علی الصلات تو

زو در عقل خاستم چونکه شنیدم این ندا
عشق فکنده خلعتی در برم از صفات تو

سوی وجود آمدم خوش به سجود آمدم
بود سجودگاه من مسجد کائنات تو

مسجد کائنات تو بود پر از جماعتی
جمله گرفته سربسر صورت مبدعات تو

لوح وجود سربسر پر ز حروف و نقش شد
گشت مفصلا عیان جمله مجملات تو

گشت جهان آب و گل نقش جهان جان دل
گشت جهان جان و دل نقش صفات ذات تو

یوسف جان چو دور ماند از پدر وجود خویش
کرد مقیدش بکل مصر تو و بنات تو

در جهتی از آن جهت در جهتش طلب کنی
بی جهتی بببینی ار محو شود جهات تو

بود وجود مغربی لات و منات او بود
نیست بتی چو بود او در همه سومنات تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.