هوش مصنوعی:
این شعر به توصیف حالات متغیر و بیقراری دل میپردازد و از تشبیهات مختلف برای بیان این ناآرامی استفاده میکند. شاعر از دل میپرسد که چرا اینگونه بیقرار است و به سمتهای مختلف کشیده میشود. همچنین، به رابطهی عمیق بین دل و معشوق اشاره میکند و از غیرت و وابستگی عاشقانه سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهی عمیق است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۸۷
دلا چرا تو چنین بیقرار و مضطربی
چراست نام تو قلب از چه رو منقلبی
بدست کیست عنانت که میکشد هر سو
که هر نفس به دگر سوی و کوی منحرفی
گهی چو چرجی و گاهی چو بحر و گه ساحل
گهی چو جنت و گاهی چو نار ملتهبی
گهی چو دیری و گه کعبه و گه طایف
گهی چو رند خرابات و گاه محتسبی
بهر صفت که نماید جمال روی نگار
برش بسجده درآیی ز راه مقتربی
دلا بگو بدلارام از سر غیرت
چو نیست هیچکس غیرت از که محتجبی
کسی ز سایه خود اجتتاب مینکند
منم چو سایه ات از من چرا تو مجتتبی
شعاع مهر بمهر آنچنان که منتسب است
تو همچنان بدلارام خویس منتسبی
نقاب مهر رخت مغربط است در همه حال
بنور روی خود از چشم خویش منقتبی
چراست نام تو قلب از چه رو منقلبی
بدست کیست عنانت که میکشد هر سو
که هر نفس به دگر سوی و کوی منحرفی
گهی چو چرجی و گاهی چو بحر و گه ساحل
گهی چو جنت و گاهی چو نار ملتهبی
گهی چو دیری و گه کعبه و گه طایف
گهی چو رند خرابات و گاه محتسبی
بهر صفت که نماید جمال روی نگار
برش بسجده درآیی ز راه مقتربی
دلا بگو بدلارام از سر غیرت
چو نیست هیچکس غیرت از که محتجبی
کسی ز سایه خود اجتتاب مینکند
منم چو سایه ات از من چرا تو مجتتبی
شعاع مهر بمهر آنچنان که منتسب است
تو همچنان بدلارام خویس منتسبی
نقاب مهر رخت مغربط است در همه حال
بنور روی خود از چشم خویش منقتبی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.