هوش مصنوعی: زعفر با سپاهی از جنیان به کمک شاه می‌آید و اعلام می‌کند که برای یاری او آمده است. او از شاه می‌خواهد تا فرمان دهد تا دشمنان را شکست دهند. شاه در پاسخ می‌گوید که قدرت خداوند را دارد و عشق به معشوق او را از جنگ بازمی‌دارد. او به زعفر می‌گوید که به عهدی که در ازل بسته وفادار است و نمی‌خواهد درگیر جنگ شود. در پایان، زعفر ناامید بازمی‌گردد و شاه در میدان باقی می‌ماند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و حماسی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۲۱ - آمدن زعفر پادشاه جن بیاری آنحضرت

زعفر آمد با سپاه بیعدد
از گروه جنیان بهر مدد

گفت شاها بهر یاری آمدم
نی که بهر حق گذاری آمدم

باب تو آنصاحب تاج غدیر
بر گروه جنیان کردم امیر

هین بفرما ای امیر غرب و شرق
کاین سیه بختان بخون سازیم غرق

هین بفرما ایشه حیدر حشم
تا کنم تو غزوۀ بتر العلم

هین بفرما ای شه احمد شکوه
تا فرو شویم بخون ایندشت و کوه

هین بفرما تا نمایم زینفریق
تا فسخ ناری در ایندشت سحیق

گفت حاشا رحمت رب غفور
کی پسندد چیره بینا را بکور

گفت ما نیز ایخداوند صور
نک فرود آئیم در جلد بشر

تا بکوشش با هم انبازی کنیم
چون بشر مردانه جانبازی کنیم

گفت من خود قدرت یزدانیم
حیدر بدر و احد را ثانیم

دست قدرت گر بر آرم زاستین
آدمی از تو برآرم زاب و طین

این بنای کهنه را فانی کنم
ابتدای عالم ثانی کنم

لیک عشقم کرده سیر از جان خویش
زعفرا دیر است واپس ران زپیش

بسته ام عهدی بجانان در الست
که بجز وی بگذرم از هر چه هست

آمده سر وعدۀ سوگند من
زعفرا بگذر مشو پابند من

زعفرا من شاهبار عرشیم
تنگدل زبندامگاه فرشیم

نک سفیرم میزنند از آسمان
بگذر افسون پری با من مخوان

چند باید داشت این تار تنم
همچو عیسی پای بند سوزنم

زعفر از میدان بزاری بازگشت
شاه ماند و خصم آن پهنای دشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۰ - آمدن فرشتهٔ نصرت بیاری آنحضرت
گوهر بعدی:بخش ۲۲ - ذکر محاربهٔ آنحضرت با لشگر شقاوت اثر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.