هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از عشق و زیبایی بی‌حد و حصر معشوق سخن می‌گوید و ناتوانی خود را در برابر این جذابیت بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند روحانیت و سحر نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷

در کمالت چه دهم داد سخندانی را
حد گذشته است از آنصورت انسانی را

جرم دل نیست که چشم از تو بگرداند باز
اختیاری نبود کشتی طوفانی را

پرده بردار که از لطف نیارد دیدن
چشم کوته نظران صورت روحانی را

با تو همچشمی آهوی ختن عین خطاست
سحر پهلو نزند آیت یزدانی را

تا شنیدم که بویرانه بود جای پری
دوست دارم بتمنای تو ویرانی را

حسن از آن پایه گذشته است که عاشق نشوند
پرده پوشی نتوان یوسف کنعانی را

تا صبا چنبر گیسوی تو در دست گرفت
بیخت بر فرق من اسباب پریشانی را

نیر از آه نهان پر شده دل میترسم
دود بالا رود این آتش پنهانی را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.