هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق سخن می‌گوید. او از تب و تاب عشق، ناله‌های شبانه، و جدایی دردناک می‌نالد و در عین حال، امید به دیدار را حفظ می‌کند. تصاویری مانند ماه، صبح، آسمان و ناقه (شتر) برای بیان احساساتش به کار می‌رود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۵

جدا از چشم او تن در تب زجان بر لبست امشب
شبی کاو را زپی صبحی نباشد آنشبست امشب

ببین بر چنبر کاکل رخ آنماه سنگین دل
مبند ای ساربان محمل قمر در عقربست امشب

جرس در ناله و صبح وداع و جسم و جان در پی
مخسب ایدل که وقت ذکر یارب یاریست امشب

خدا را آسمان لختی عنان صبح در هم کش
که پنهان با لبش دل را هزاران مطلب است امشب

بهنگام رحیل آهسته تر ران ناقه را جانا
که پای رفتنم لرزان زتیمار تب است امشب

زهجر وصل او امشب میان گریه میخندم
که دستی بر دل و دستی سیب غبغب است امشب

تو هم افتان و خیزان به که پوئی از قضای دین
چو جان پا در رکاب و دل روان با مرکبست امشب

دلا ای تیر آه از سینه سر بر کن که نیر را
سخنها به سپهر و جنگها با کوکبست امشب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.