هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، جدایی، و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند خرابات، صومعه، و قیامت دارد. شاعر از معشوق و جادوی نگاهش می‌گوید و از درد فراق و ملامت‌های ناشی از آن شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و اصطلاحات به دانش ادبی و فرهنگی نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۲

ما را بدر میکده دادند اقامت
ایزهد ریائی بروی رو به سلامت

با نرگس جادو بدر صومعه بگذر
تا پیر خرابات نه لافدز کرامت

از کشمکش زلف درازت چه سرایم
کاین قصه بپایان نرسد تا بقیامت

فرهاد بخواب ار لب شیرین تو بیند
با تیشه ناخن بکند کوه ملامت

تابوت نشان گم نکند کو بمزارم
از سنگ ملامت بگمارند ملامت

فردای قیامت که سر از خاک برآرم
آه ار نبود بر سرم آنسایه قامت

من ربح و خسارت بدرستی نشناسم
بوسی ده و جانی ببر از من بغرامت

ایمردمک دیده من جای تو خالی
کز هجر تو در دیده نماند اشک ملامت

گفتی هوس عشق بتان مایه سوداست
ایمایه سودا سر زلف تو سلامت

نیّر خط مقیاس ز ابروی بتان گیر
تا کچ ننهی قبله محراب امامت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.