هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و توصیف زیبایی‌های او می‌پردازد. در آن از تشبیهات و استعاره‌های زیبا مانند 'لعبت مست'، 'غمزه' و 'زلف' استفاده شده است. شاعر از درد عشق و فراق شکایت می‌کند و به باده‌نوشی و مستی پناه می‌برد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند مرگ، عشق و زندگی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، اشارات به باده‌نوشی و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۵

خبر ما که برد باز بدان لعبت مست
کاندران حقه که سرّیکه نهفتیم شکست

که بمژگان سپرد غمزه و گهگاه بزلف
سر سربسته ما بین که رود دست بدست

قاتلم زحمت یک تیرنگه بیش نداد
ترک بیمار کمانکش نگر و قوت شست

ساقیا پر شده پیمانه ام از درد خمار
باده گر صاف و اگر در دیده هرچه که هست

شربتی گر زلب لعل تو نوشم تا حشر
مدعی باشم اگر شهد شناسم زکبست

دگر ای ترک کماندار مرنجان بازو
که نمانده است بجان تیر ترا جای نشست

چشم او کشتن عشاق بفردا نگذاشت
فکر فردا نکند مغبچه باده پرست

ناز چشم تو برم کز دل من جست نشان
هر خدنگ مژه گر زجله ابروی تو جست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.