هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و عشق بی‌پایان شاعر به معشوق است. او از دوری معشوق شکایت کرده و تأکید می‌کند که بدون او، حتی لذت‌های دنیوی نیز برایش بی‌معناست. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند "زلف مسلسل" و "کعبه مقصود"، عمق احساسات خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از مضامین مانند "کفر" و "ایمان" ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای مخاطبان جوان‌تر داشته باشد.

شمارهٔ ۳۴

زغمت خون دلی نیست که در جامم نیست
دور غم شاد اگر دور فلک رامم نیست

در فراق لب شیرین تو ایچشمه نوش
بلبت تلخی زهری نه که در کامم نیست

بیتو شامی اگرایوصل بصبح آوردم
خون بدست آر که دیگر طمع شامم نیست

آنچنان برده ز سر هوش من آندانه خال
که پیم رفته بدام و خبر از دامم نیست

ایکه انگار من از ناله شبگیر کنی
بچه آرام دهم دل که دل آرامم نیست

کفر زلف تو که ایمان مرا غارت کرد
گرش از دست دهم بهره ز اسلامم نیست

نام من رفت بعشق تو در آفاق هنوز
من و سرگرمی سودا خبر از نامم نیست

دست در حلقه آنزلف مسلسل نزنید
طاقت سنگ و تماشای در و بامم نیست

خیز تا رخت بسر منزل عنقا فکنیم
بیش از این حالت دمسازی انعامم نیست

کافرم من اگر از کوی تو برتابم روی
گرچه بر خوان تو مهمانم و اکرامم نیست

نیّر ار ساقی حشرم ندهد جام مراد
وای بر من که چو زاهد رگ ابرامم نیست

علی آنکعبه مقصود کز آغاز وجود
جز بسوی حرم درگهش احرامم نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.