هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از نگاه معشوق، زلف او و تأثیرات عاطفی آن بر دل خود سخن می‌گوید. او از درد فراق و اسارت در دام عشق می‌نالد و از معشوق می‌خواهد که پرده بردارد تا دیگران نیز بتوانند زیبایی‌اش را ببینند. همچنین، شاعر به قدرت نگاه معشوق اشاره می‌کند که حتی شیران را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۴

ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند

دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند

پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
کس برویت نتواند نظری سیر کند

آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد
آهوش چشم خطاکار تو با شیر کند

نادراز دست تو جانی بسلامت برود
حشم زلف تو زیندست که شبگیر کند

وقت آنست که طبل لمن الملک زند
حشمت اینکار که در شیوۀ تسخیر کند

دل بصد عشوه کند صید ندارد نگهش
نیرّ اینحالت طفلانه مرا پیر کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.