هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف معشوق و تأثیر عمیق او بر دل شاعر می‌پردازد. شاعر از زلف، چشم، و ابروی معشوق به عنوان نمادهای زیبایی و جذابیت یاد می‌کند و احساسات خود را با زبانی پراحساس و شاعرانه بیان می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۷

زلف بملک حسن بسر تا کله نهاد
برداشت پای نخوت و بر فرق مه نهاد

عادت نبود تیغ کشیدن بروی ماه
این رسم تازه را خم زلف سیه نهاد

گر عالمی کشد چه عجب ترک چشم او
یا سای قتل عام نه این پادشه نهاد

بر بوی خاکپای تو دل هر کجا که دید
خاک رهی است روی بر آنخاکره نهاد

آهو چنین نگه نکند چشم تو مگر
قانون دیگری ز برای نگه نهاد

مردم هلال او بسر انگشت مینمود
اینماه رسم را بشب چهارده نهاد

چشمت خرابی دل ما را بخط نگفت
تا رو بکشور دل ما با سپه نهاد

طاعت بود نظاره بهر ماه تو ولیک
ابروی او برای من اینرا گنه نهاد

بالله که جز بمهر شهنشاه لو کشف
هر کو نهاد دل بخیال تبه نهاد

نیر هوای روضۀ رضوان ز سر بهشت
هر کس که روی بر در این بارگه نهاد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.