هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از درد دل، هجران، و بیقراری عاشق میگوید و محبوب را برتر از همهچیز میداند. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند تسلیم در برابر عشق و دوری از تعلقات دنیوی دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۱
ایجوان کاینهمه آتش زنیم بر دل و ریش
سینه از آه به تنگ است بیندیش ز خویش
نظری کار مرا ساخت مرنجان بازو
ایکماندار که بر دل زنیم اینهمه نیش
گله از بخت ندارم چو تو محبوب منی
برتر از سلطنت از بخت چه خواهد درویش
عشق با عقل من آن کرد که بادی بغبار
هجر با جان من آنکرد که سیلی بحشیش
ترک چشمت کشد ار تیغ برویت چه عجب
مست چون تیغ بر آهیخت چه بیگانه چه خویش
سرکوئی که شتر گم شود آنجا بقطار
من دلی گمشده میجویم از آنزلف پریش
خون بدست آر که کار دلم از کار گذشت
همه با ناز و تعلل نرود کار ز پیش
چند کارم همه از دور بایما گذرد
دل حسرت زده کم زوی ترا حوصله پیش
نیرّا دل بیکی بند ز باقی بکسل
پای زن بر سر افسانۀ هفتاد و دو کیش
وارث تاج ولایت که پس از احمد پاک
اوست ناموس جهان داور و باقی همه میش
سینه از آه به تنگ است بیندیش ز خویش
نظری کار مرا ساخت مرنجان بازو
ایکماندار که بر دل زنیم اینهمه نیش
گله از بخت ندارم چو تو محبوب منی
برتر از سلطنت از بخت چه خواهد درویش
عشق با عقل من آن کرد که بادی بغبار
هجر با جان من آنکرد که سیلی بحشیش
ترک چشمت کشد ار تیغ برویت چه عجب
مست چون تیغ بر آهیخت چه بیگانه چه خویش
سرکوئی که شتر گم شود آنجا بقطار
من دلی گمشده میجویم از آنزلف پریش
خون بدست آر که کار دلم از کار گذشت
همه با ناز و تعلل نرود کار ز پیش
چند کارم همه از دور بایما گذرد
دل حسرت زده کم زوی ترا حوصله پیش
نیرّا دل بیکی بند ز باقی بکسل
پای زن بر سر افسانۀ هفتاد و دو کیش
وارث تاج ولایت که پس از احمد پاک
اوست ناموس جهان داور و باقی همه میش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.