هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و دردهای عشق است. شاعر از نگاه فریبنده معشوق، بی‌تابی خود در عشق، و رنج‌های ناشی از این رابطه می‌گوید. همچنین، از صبر و شکیبایی در برابر این عشق سخن می‌راند و در نهایت، حیرانی خود را از این رابطه ابراز می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک دارند.

شمارهٔ ۱۲۱

بخطا میرمد آن نرگس فتان از من
که بیک غمزه توان برد دل آسان از من

منت ابر بهار است ز باران سرشگ
بیرخت بر سر یکدشت مغیلان از من

تخم صبرم بدل ای پیر جهاندیده مکار
که نه چینی بجز از خوشۀ حرمان از من

آن شد ایخواه که از جانرود پای شکیب
کانزمان دست ز من بود و گریبان از من

گریه ام کشت دهانی به تبسم بگشای
تا یکی تنگدل ایغنچۀ خندان از من

باغبان گو که بتاوان تماشای گل
برد از خون جگر لاله بدامان از من

صید هشیار ز صیاد گریزد لیکن
نه بدینگونه که صیاد گریزان از من

نیرّا با همه سودا زدگی حیرانم
گر چه آنطفل پریروست هراسان از من
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.