هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از جور معشوق و بیخانمانی خود مینالد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند آتش، تیر و بوم غم، احساسات خود را به زیبایی بیان میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیمی مانند عشق، رنج، انتظار و ناامیدی دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۲۸
بر جو فلک ز شعلۀ آهم کرانهای
ترسم فتد به خرمن ماهت زبانهای
دارم بدل دو دست که آنچشم جانشکار
جز من بتیر خویش نیاید نشانهای
تنها نه من ز جور تو بیخانمان شدم
نگذاشت آتش تو در این شهر خانهای
بر بوی زلف خم بخمت با گلاب اشگ
چشمم کند ترا زمژه هر لحظه شانهای
گویی بهانه ریزد خونم بمزد شست
چشمت اگر بدست نیارد بهانهای
آنروز داد مژدۀ ویرانگی مرا
بوم غمت که ساخت بدل آشیانهای
هر سو که بنگرم همه تیریست بر کمان
حیران دل رسیدۀ من در میانهای
زاهد مرا بسبحۀ صد دانه پانه بست
خال لبت کشید بدامم ز دانهای
مطرب بر اهواره ز من بر به بزم شاه
امشب از این چکامۀ نیرّ ترانهای
ترسم فتد به خرمن ماهت زبانهای
دارم بدل دو دست که آنچشم جانشکار
جز من بتیر خویش نیاید نشانهای
تنها نه من ز جور تو بیخانمان شدم
نگذاشت آتش تو در این شهر خانهای
بر بوی زلف خم بخمت با گلاب اشگ
چشمم کند ترا زمژه هر لحظه شانهای
گویی بهانه ریزد خونم بمزد شست
چشمت اگر بدست نیارد بهانهای
آنروز داد مژدۀ ویرانگی مرا
بوم غمت که ساخت بدل آشیانهای
هر سو که بنگرم همه تیریست بر کمان
حیران دل رسیدۀ من در میانهای
زاهد مرا بسبحۀ صد دانه پانه بست
خال لبت کشید بدامم ز دانهای
مطرب بر اهواره ز من بر به بزم شاه
امشب از این چکامۀ نیرّ ترانهای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.